ترانهای از این کتاب:
حال و احوال دلم رو
توی چشمات جاگذاشتم
توی این هوای ابری
میون قلب تو کاشتم
این جواز عاشقیم بود
که تو بغض و گریه پوسید
برید این حس عجیبو
از ترانههام بپرسید
دو تا قهوهی خیالی
توی فنجون شکستهست
روی میز خاطراتم
نقش عکسای گذشتهست
چه روزای گرمی با تو
ساخته بودم تو خیالم
مُهر بی مهری رو اما
زدی رو زبون لالم
التماس آخرم رو
دیدی و گفتی نمیشه
انگاری یه حسی میگفت
دستت و بذار رو ماشه
هر بلایی سرم اومد
از سکوت لعنتی بود
کاشکی این دلم میفهمید
عشقمون موقتی بود