" صبح روز بعد" دومین مجموعه ترانهی پدرام دادگر است که توسط نشر ایهام به بازار نشر روانه شده است . شاعر در این کتاب، مخاطب را به فضای ترانههایی نسبتا مردن میبرد و سعی دارد با انتخاب وزنهای متفاوت، دغدغههای شاعرانهاش را در قالب ترانه بیان کند و پیشنهادات تازهتر و متفاوتتری به موسیقی بدهد.
با هم ترانهای از این مجموعه را میخوانیم :
هر چی میگی شبیه این فیلما
هر سکانسش برای ما میشه
عکسِت و روی پرده میندازم
"ناتالیوودِ" سینما میشه
غرق میشم توی سکانسی که
آخرش تو قراره زنده بشی
ماه رو صورتِ تو افتاده
باید از این زمونه دس بکشی
تو شبیه این آدما نیستی
هر کی دیدت همین و گفت و شنید
تو رو تنها تو خواب میبینم
یه فرشته با دوتا بالِ سفید
میکشونی من و به سمتِ خودت
دستام و توی خواب میگیری
لحظهای که قراره زنده بشی
با یه آغوشِ باز، میمیری
من شبیه مسافری خسته
میخوام از زندگی پیاده بشم
سخته این زندگی بدونِ هوات
سخته، باید دوباره ساده بشم
ساده مثل نگات مثل صدات
سادهتر از یه حس بیتکرار
این که رو چهرهی منه غم نیست
این نقابه رو صورتم، بردار
نقش من نیست این که میبینی
نقشِ یه آرتیستِ بیرویا
یه نقابه رو صورتم دائم
مثل بازیگرای تو فیلما
مثل "مارلن براندو" رویام و
میدمش دستِ تو تمومش کن
آخرین تانگو، آخرین رقصه
از نگاهم برو، تمومش کن