معرفی کوتاه:
«کوبه» عنوان اولین مجموعه شعر شاعر جوان، سعید مبشر است. او مانند بسیاری از شاعران علاقهمند به شعر موزون، غزل را به عنوان قالب اشعار خود انتخاب کرده و دنیای شاعرانهی خود را در این قالب به تماشای مخاطب گذاشته است. زبان او زبانی روان، ساده، صمیمی و بدون تقید به کهن یا نو بودن است. شاعر با آگاهی خوب از ظرفیت کلمات، از همه جور واژگانی برای سرودههایش استفاده کرده است. در اشعار او میتوان مسائل انسانی، مسائل اجتماعی، تاریخ، فلسفه و امثالهم را دید. اما شاعر تمام این مسائل را در قالب شعر عاشقانه به تصویر کشیده و آمیختن همه چیز در عشق، همیشه زیبا و باعث تحیر بوده. او در خلق تصاویر بدیع بسیار موفق است و مخاطب از خواندن اشعار او لذت خواهد برد.
این کتاب شامل 58 غزل است که در 102 صفحه توسط انتشارات ایهام به چاپ رسیده است.
با هم غزلی از این مجموعه میخوانیم:
محال بود و خیالی، سفر به آینده
کسی نمیبرد از ما خبر به آینده
به آبهای روان نامه را بیندازید
که رود میرود آسیمهسر به آینده
در این اتاق پس از مرگ ما، فقط خون است
که نَشت میکند از لایِ در به آینده
برای محکمه خاکستری نخواهد ماند
یکی فرار کند شعلهور به آینده!
به قدر بوسهی کبریت اهل حادثه باش
که نیست هیچ پلی بیخطر به آینده
نگاه میکنم از شب به شب؛ [چه تیره شبی!]
نگاه میکنم از چشمِ تر به آینده
چه حرفها که ندارد دهان زخمی ما
گذشته را بکشانیم اگر به آینده
تعداد صفحات: 102
قطع رقعی
جلد شومیز