سایت رسمی انتشارات ایهام
کالای فیزیکی

هیاهوی افرا

هیاهوی افرا
کالای فیزیکی

هیاهوی افرا

۷۲٫۰۰۰تومان
اضافه به سبد خرید

نویسنده: سعیده خواجوندپور

رمان

بخشی از متن کتاب:

مثلاً الان دلم می‌خواد روستامون باشم. ایران گفت: می‌خوای بریم؟

گفتم: شوخیت گرفته؟ با هیجان گفت: نه! اگر دلت می‌خواد می‌برمت.

بعد از یک ساعت به روستا رسیدیم. مسیر قبرستان را به ایران نشان دادم

تا اول به قبرستان برویم. همین که رسیدیم درنا به همراه بچه‌هایش

روی خاک علی نشسته بود. مریم و میلاد تا مرا دیدند سمتم دویدند.

هر دو را هم‌زمان در آغوش کشیدم. مثل گاو مادری که گوساله‌اش را

می‌لیسید. آن‌ها را غرق بوسه کردم، تنشان بوی خوبی می‌داد. عطری

شبیه نعنا و شکلات. درنا از روی خاک بلند شد و سمتمان آمد.

پیام در واتساپ