"هُیام" سومین کتاب غزل و به بیانی دیگر هفتمین کتاب شعر مجید افشاری است.
ویژگی بارز این کتاب زبان صمیمانه همراه با مضامین تازهی شاعر است که مانند دو کتاب غزل پیشین نمونهای شاخص در سهل و ممتنع نگارش محسوب میشود. افشاری نحو شاعرانهی مخصوص به خودش را دارد. (تلفیقی جذاب از سبک عراقی و هندی) که می توان آن را پیشنهادی جدی در رویکردهای نگارشی غزل معاصر دانست...
سیر خاص رخدادهای کتاب نشانه ی داستانی منسجم است که مخاطب هوشمند ارتباط مضامین را در طول کتاب درمی یابد. می توان کتاب هُیام را آیینه ی زیست شاعرانه ی شاعر در دهه ی چهارم زندگی اش دانست که دارای تعادلی مطلوب در عاطفه و تصویر است.
این کتاب شامل ۳۲ غزل است که در ۶۶ صفحه توسط انتشارات ایهام به بازار کتاب ارائه شده است.
با هم غزلی از این کتاب را می خوانیم:
یک روز منجنیق به نمرود میرسد
روزش اگرچه دیر شده...زود میرسد
در چشمهای اشکی هیزمشکن ببین
آتش کجا به مرتبهی دود میرسد؟
دریای آرزوی مرا ابر هم کنند
رودی دوباره پشت سر رود میرسد
هر زخم تازه، تجربهای کهنه میشود
دشمن اگر زیان بزند، سود میرسد
جز شیشهی گلاب که در دست خلق نیست
هرجا به پایبوسی گل، کود میرسد