بخشی از این رمان:
روی قایق نجات بودم و هنوز کشتی عظیم تایتانیک همانطور آرام در حال غرقشدن بود و من از سرما درون آب پر از یخ آویزان، تکیه به قایق نجات، مادر را که در قایق بیهوش بود، نگاه میکردم.
صدایی ناآشنا و مبهم در گوشهایم زوزه کشید، قوت گرفت، بعد فریاد خشدار و ناموزونی شد:
«زود باشید ببرید بخش لیبر، دستگاه انگواکتور را براش آماده کنید. بچه سالمه... زندهست...»
شابک: 9786224420046
قطع کتاب: رقعی
جلد کتاب: شومیز
تعداد صفحه: 60
نوبت چاپ: اول
سال انتشار: 1403