معرفی کوتاه:
«هیچهای معهود» شامل 29 شعر است که به جز 3 شعر، باقی اشعار سپید هستند. شاعر با زبانی ساده، شخصیتهای مختلفی را مورد خطاب قرار میدهد و با آنها در شعر صحبت میکند. گاهی با همسفر سخن میگوید و گاه با رفیق درد دل میکند. شاعر در بسیاری از اشعارش اعتراض اجتماعی میکند و زندگی را رنجآور میداند. او در سه مورد از اشعارش به سراغ چهارپاره رفته و طبع خود را در این قالب نیز آزموده است.
این کتاب در 88 صفحه توسط انتشارات ایهام به چاپ رسیده است.
شعری از این کتاب:
آنجا که تو هستی را دوست میدارم
حتی اگر قتلگاه رئیسجمهورهای دموکرات باشد
من، نگاه تمام بیمارانی هستم که درمان میطلبند
و تو دستان تراشیده و زیبایی که مرهم میفروشی
آنجا که تو هستی کشتارگاه آرمانهای انسانیت است
و اینجا که من نشستهام، زنجیرگاه خوفناک آزادی
من، شاعرانگی عشقهایی هستم که هرگز به وصال نمیرسند
و تو، راوی تمام قصههایی که پایان باز دارند
من تمام ایکاشها هستم،
و تو...
تو تمام بوسههایی هستی که پشت درهای خانه جا گذاشته شدهاند...