"رویای خیس" عنوان کتاب فاطمه زینلی است که شامل مجموعه نثرهای ادبی اوست.
گذر از بیان عادی اولین قدم ورود متن به دنیای شاعرانگی است. نثر ادبی در فاصله ای میان نثر عادی و شعر قرار می گیرد. و البته این مرز گاهی آنقدر باریک می شود که بسیاری از شاعران سپیدسرا ، اشعار خود به عنوان شعر منثور نام گذاری می کنند.
فاطمه زینلی نیز در این کتاب تلاش داشته تا در دنیای بین شعر و نثر قدم بزند و حرفهایی را که شاید نویسنده نتواند در قالب شعر به راحتی آنها را بیان کند، در قالب نثرهای ادبی نوشته است. او از عشق می گوید و با تعابیری که اغلب عنصر عاطفه در آنها پررنگ تر است، به تصویرسازی های زیبای عاشقانه دست می زند.
این کتاب شامل ۹۶ نثر ادبی است که در ۱۱۲ صفحه به چاپ رسیده است.
یک قطعه نثر از این کتاب را می خوانیم:
نوبت به عشق که رسید؛
دلش لرزید، رنگ صورتش گلگون شد، دستانش را درهم پیچید و گفت:
عاشق که باشی، بهشت را رایگان میفروشی، دنیا را به هم میریزی تا او را بیابی. عشق، رنگها را به رخت میکشد و دنیا را برایت زیباتر میکند. پاییز باشد یا زمستان، زندگی برایت به رنگارنگی اردیبهشت است . عاشق که میشوی مزهی سیب سرخ، متفاوتترین مزهی زمین است. عاشق که میشوی زندگی برایت تا بینهایت پر میشود از جاذبههایی برای دل بستن. تمام شادیهای دنیا سهم تو میشود. آنگاه که قلبت سهم دیگری شده است.