معرفی کوتاه:
احمد رافع متولد 1996 عراق و فارغالتحصیل حقوق از دانشگاه کوفه است. این شاعـر جـوان عـراقی ضمن فعـالیتهای گستردهی رسانهای عضو هیئت موسس انجمن «وتریات» زیر نظر اتحادیهی عمومی نویسندگان عراق در بابل و مسئول شورای رایزنی در این انجمن است که سردبیر مجلهی «وتریات» نیز میباشد.
نگاه احمد رافـع به شعـر برگـرفتـه از نگـرش سورئـالیستـی او به جهان اطراف بوده و مرز اتصال میـان مفردات در شعـر او ناپیدا است و همواره ارتباطهای معنایی و ارجاعی منحصربهفردی میـان واژگـان شـعـر ایـجـاد میکنــد که در خوانـشهـای مختـلف مـیتـوان گفـت بـرداشـتهـای مختلفی به دنبال داشته باشد.
همانگونه که قطعیت در معنای شعر او رخ نمیدهد، قطعیت در تصاویر و حتی نحو جملهها نیز وجود ندارد و به بیان سادهتـر شـعـر او یک ساختـمان زبانـی است که هر کس با مقتضیـات جهان خودش وارد آن شده و سازهای مطابق ظرفیت ذهن خویش در آن میسازد. از جمله کتابهای وی میتوان به «آپولو و تکههای رقص» و نیز «موسمهای دیمتیر» اشاره کرد که هر دو توسط انتشارات التاویل در سوئد به چاپ رسیدهاند.
این کتاب در 58 صفحه توسط انتشارات ایهام به چاپ رسیده است.
شعری از این کتاب:
صدایت را شنیدم از دور
مانند نغمهای که پیراهنم را تکان میداد
آن سوی تپههای دور
که مرگ قایقها را به خواب میدیدند
اما من
باقیماندهی آوازهای هیزمشکنان را به دوش میکشم
آوازهای آوارگان را
و فراموششدگان را
ای چراغی که دندههای سینهام را روشن میکنی
صدای آوازت را شنیدم
هر جا که چشمههای جوشان کوهها را به دوش میکشم
و از گرداندن چهرهات
و خروج چمنزار در سرگردانی غروب
برای رودخانهها
راه باز میکنم