گلاره الوندپور در این کتاب که اولین تجربهی او در شاعریست، از عشق و رنج انسان صحبت میکند. زبان اشعار او زبانی فاخر و در عین حال روان و لطیف است. حسرتهای زندگی انسان در اشعار او موج میزند و عناصر طبیعی در واژگانش نقش ویژهای دارند. او در این کتاب علاوه بر اشعار سپید، تعدادی شعر نیمایی هم دارد. این کتاب در ۸۳ صفحه توسط نشر ایهام به بازار عرضه شده است.
با هم شعری از این کتاب را میخوانیم:
درآن روزِ مرداد
زمین می سوخت از حرارت خورشید
و قلبم آرام بود و امیدوار
چه شد که آن روز،
آن قدر سرد شدی
که دیگر هرگز نبضی نبود،
برای نواختن
برای زندگی
در کدامین سیاهچاله گرفتار شدی
که فراموش کردم تابشی هست
رنگی هست
نوری هست
درآن روزِ مرداد
چگونه یکباره به پرواز درآمدی
که حتی ردِ بال هایت از هم گسیخت
و آن چنان مرزها را به سخره گرفتی،
که هر زمان دارمت
بی آنکه برگردی
از آن روزِ مرداد تا هرگز