میثم مرادی - احسان امیری
مرضیه کلانتری - آیدا ملایجردی
سپیده کیوان - محمدرضا حسینی
در بخشی از مقدمهی کتاب آمده است:
نمایشنامه بهباور من، مانند یک پرنده است. یعنی میخواهم آن را به یک پرنده تشبیه کنم؛ پرندهای با دو بال. یک بال این پرنده «درونمایه = CONTENT» است. به درونمایه، «محتوا»، «معنا» و «مظروف» هم گفتهاند.
بال دوم این پرنده «سازگان = فُرم = FORM = CONSTRUCTION» است. به سازگان «صورت» و «شکل» هم گفتهاند.
«سازگان»، «جُنگی = مجموعهای = COLLECTION» است از «شگردها و شیوههای نمایشنامهکارانه = دراماتورژیکال = DRAMATURGICAL». نمایشنامهنویس با استفاده از این «شگردها و شیوههای نمایشنامهکارانه = DRAMATURGICAL DEVICE'S AND TECHNIQUES» درونمایۀ (محتوای = مظروف) نمایشنامۀ خود را میآفریند، پیش میکشد، و نمودار میسازد. اینک بار دیگر به تمثیل پرنده و نمایشنامه برمیگردم. هرچه این دو بال نمایشنامه، یعنی «درونمایه» و «سازگان» بهتر، کارآمدتر، ارزشمندتر، ظریفتر و پذیرفتنیتر باشند، این پرنده (نمایشنامه) پرواز بهتر، شایستهتر و جانانهتری خواهد داشت و اوج بالاتری خواهد گرفت. عکس این قضیه نیز صحت دارد.
در این بزنگاه مناسب میدانم از «هوراس، ۶۵ - ۸ پیش از میلاد» یاد کنم. او در پیوند با «هنر تئاتر ارزشمند و فاخر» از دو «سرشتویژه*= خصوصیت» یاد کرده است: 1. «آموزشگرانه بودن» و 2. «سرگرمسازانه بودن» بهعقیدۀ هوراس تئاتر «آرمانی = ایدهال = IDEAL» همهنگام آموزش میدهد و سرگرم میسازد. اینجانب با استفاده از نظر هوراس میخواهم نکتهای به آن بیفزایم و «هنر تئاتر آرمانی = IDEAL THEATRE ART» را - دستکم برای هوراس - از نو تعریف و توصیف نمایم: هنر تئاتر آرمانی از رهگذر و بهوسیله و واسطۀ سرگرمسازی آموزش میدهد، و همهنگام بهوسیله و واسطۀ آموزشگری، سرگرم میسازد. به نمایشنامه بازمیگردم. نمایشنامۀ آرمانی و فاخر آموزشگرانه است و سرگرمساز، از رهگذر و بهوسیله و واسطۀ آموزشگری سرگرم میسازد،.
فرهاد ناظرزادهکرمانی