کتاب داستان " معشوقهی فرانسوی " بر خلاف نامش یک رمان فارسیست. نویسندهی جوان این داستان که تنها ۱۷ سال دارد، در این کتاب، روایتی عاشقانه را در خلال جنگ فرانسه و آلمان روایت میکند. عشق بین ایزابلا و گابریل، مانند بسیاری از داستانهای عاشقانهی دوران جنگ، تحت تاثیر اتفاقات جنگی به لحظات سخت و غمانگیزی میرسد. نویسنده با تمام جوانیاش روایت منسجمی را مطرح میکند و روابط بین شخصیتها را به خوبی تعریف میکند. نکتهای که داستان را جذابتر میکند این است که نویسنده با زبان فارسی، یک روایت خارجی با کاراکترهای خارجی را بیان میکند و این بر جذابیت داستان افزوده است.
این داستان در ۲۱ فصل و در ۱۱۷ صفحه توسط انتشارات ایهام به چاپ رسیده است.
با هم بخشی از این کتاب را میخوانیم:
همه چیز به عالیترین صورت ممکن جلو میرفت. گابریل و ایزابلا آرزو کردند عروسی آنها هم زودتر برگزار شود و آنها هم به هم برسند. ایزابلا و گابریل آنقدر رقصیدند که بالاخره ایزابلا خسته شد و به گابریل گفت که به آشپزخانه میرود تا کمی شربت بنوشد. در درگاه آشپزخانه خشکش زد. لوییز را دید که همراه یک افسر آلمانی در گوشهی آشپزخانه در حال گفتگو هستند. صدای موسیقی در آشپزخانه کمتر بود و ایزابلا میتوانست به راحتی متوجه حرفهایشان بشود. تمام حرفها را شنید. از آشپزخانه بیرون آمد و به سمت گابریل رفت و او را در آغوش گرفت و در گوشش گفت که نمیخواهد همه چیز به همین راحتی تمام شود. گابریل که شوکه شده بود از ایزابلا پرسید که منظورش چیست؟
ایزابلا فقط به او گفت که فرار کن...