مرگ و زندگی. این دو کلمه همواره دستمایهی سرودن اشعار شاعران در عصرهای مختلف بوده. انسان همیشه به مرگ فکر کرده است و راه گریزی از آن نمییابد. اما معمای آن همچنان مبهم است و نامعلوم است. شاعر در این کتاب به دنیای مردگان سفر میکند. گاه مرگ را در خیابانی یکطرفه میبیند و گاه آن را دختری در تراس روبروی اتاقش. مرگاندیشی در بسیاری از اشعار شاعران معاصر نقش پررنگی دارد. همانطور که در این کتاب، عنصر اصلی بیشتر سرودههاست. به هرحال باید پذیرفت که برای درک مفهوم هر حادثهای، باید به آن حادثه نزدیک و نزدیکتر شد.
این کتاب شامل 46 شعر سپید است که در 62 صفحه توسط انتشارات ایهام به چاپ رسیده است.
با هم شعری از این کتاب میخوانیم:
مرگ
روزی همه را عادلانه فریب خواهد داد
اصلاً برایش چه فرقی میکند
چه من باشم
کارگری ژندهپوش
که در ایستگاه قطار برای لحظهای استراحت
چای مینوشد
چه دخترک زیبایی که
در ایستگاه قطار ایستاده و برای مسافرین
حکایت سرگردانیاش را روایت میکند
چه پرندهای که
برای آوردن روزی جوجههایش
به جنگلی دور رفته باشد...!