شعری از این کتاب:
لای گیسوان او بگرد، با چراغقوهای قوی
ردّ خون تازه را بگیر، وارد سجل که میشوی
میرسی به نام مادرش _این بلوطِ ارّه درگلو!
این که مرده زیرِ پوستش، نازِ دختران پهلوی_
از پدر بگو که سنگ سنگ، در هجوم خود به خاک ریخت
نور را عمیقتر بپاش، در شیار شب که میروی-
میرسی به خلسهای مدام، حسرت جهاز و بختِ رام
روی سفرهای کبود و خشک، ماه را به گریه میجوی
زندگی پیاده میشود، کی؟ کجا؟ چه فرق میکند؟
در مسیر باشت تا چرام ، یا مسیر شوش_مولوی
کوپهای گریست روی ریل، پرت شد در انزوای خود
در روایتی که آخرش، نیست ریزعلی خواجوی...
روی پل دو بال کوچک است، گریههای یک عروسک است
از جسد که دور میشوی، با چراغ قوهای قوی...
شابک: 9786228266701
قطع کتاب: رقعی
جلد کتاب: شومیز
تعداد صفحه: 78
نوبت چاپ: اول
سال انتشار: 1403