شعری از این کتاب:
حرفهای نگفتهای دارم
که در این سینه دفن خواهد شد
این دو تا چشمِ شاد بعد از این
توی آیینه دفن خواهد شد
شاخههای بریدهای هستم
که به آتش کشیده خواهد شد
خانه را گرم میکند آنگاه
کنج شومینه دفن خواهد شد
شیشهی کهنهی شرابم که
آخر هفته دوستش دارند
صبح آدینه میرود بالا
عصر آدینه دفن خواهد شد
دیگر افتاده است از رونق
باید از چشمها نهانش کرد
سکههای قدیم درباری
توی گنجینه دفن خواهد شد
من عزیزت نمیشوم دیگر
سرنوشت «عزیز» زیبا نیست
قصهها گفتهاند در عمقِ
چاهی از کینه دفن خواهد شد
منم آن بیوطن که شک دارد
بدَود یا بایستد با «ایست!»
آن وَرِ مرز تیر خواهد خورد
این وَرِ چینه دفن خواهد شد
شابک: 9786228266381
قطع کتاب: رقعی
جلد کتاب: شومیز
تعداد صفحه: 108
نوبت چاپ: اول
سال انتشار: 1403