Thursday، ۲ Shahrivar ۱۴۰۲
به قلم: هادی مولایی
از میشل ولبک نویسنده بزرگ فرانسوی و راوی انحطاط اروپا تا همین دو سه سال پیش ترجمهای در دسترس نبود ولی به لطف مترجم عزیز دکتر بهنود فرازمند بخش مهمی از کتابهای او به فارسی ترجمه شد. چند کتاب مهم او از جمله قرص کوچک و سفید، اچ پی لاوکرفت علیه جهان علیه زندگی، لانزاروته و گزیده اشعار میشل ولبک به نام سازشناپذیر در نشر ایهام به فارسی برگردانده شده است.
--------
رمان قرص کوچک و سفید با نام اصلی سروتونین، راوی داستانش فلوران کلود لابروست، مهندس کشاورزی چهلوششسالهی فرانسوی است که والدینش مدتها قبل در یک عهد عاشقانه در یک روز همزمان خودکشی می کنند. او به دلیل شکستهای شخصی و ناامیدی کلی از آینده، در افسردگی عمیق فرو رفته است و قرص کپتوریکس که برای او تجویز شده است - برای بالا بردن سطح سروتونین مغزش و کاهش اثرات افسردگی- میل جنسی او را به شدت کاهش داده و خلق و خوی تاریک او را بیشتر تشدید کرده و ماجراجوییهای جنسی او را محدود به تخیل کرده است.
او تصمیم میگیرد با مسلح کردن خودش به این داروی جدید، دوستدختر ژاپنی و یوزو را که متوجه میشود به او خیانت کرده است بدون خداحافظی ترک کند، از شغلش استعفا دهد و به طور کامل خود را ناپدید کند. او با یک برنامهریزی مبهم راهی سفری جادهای برای یافتن یک دوست قدیمی دوران دانشجوییاش و تلاش برای پیوند دوباره برای زنده کردن عشق ازدسترفتهی زندگیاش، کامیل، به نرماندی سفر کند. او راهی سفری میشود تا روابط گذشته را احیا کند و به دنبال یافتن لنگرگاهی برای ساختن آیندهی امیدوارکنندهتری برای خود است.
ولبک اساسا یک رماننویس سیاسی است و سروتونین منعکسکنندهی نارضایتیهای کنونی او از کشورش است. او در این رمان نیز به مسائل اجتماعی، سیاسی و اخلاقی میپردازد و موفق میشود مناقشات سیاسی کنونی فرانسه را پیشبینی کند، و از این نظر است که ولبک یک باردیگر ردای یک پیامبر ادبی را بر تن میکند.
او مرگ آهستهی کشاورزی فرانسه به لطف رقابت بینالمللی را به خوبی به تصویر کشیده است. بیگانگی کشاورزان از سرزمین و شیوهی زندگی خود از طریق روشهای کشاورزی انبوه و کالاییسازی محصولات کشاورزی، محصولات تراریخته، مشکلاتی که به دلیل آزادسازی کشاورزی تحت سیاست مشترک کشاورزی اتحادیه اروپا ویران شده است، و رویاهای ناامیدشدهی هر فرد.
وقتی راوی داستان تصمیم میگیرد زندگی خود را در پاریس رها کند و به حومهی نرماندی بازگردد، جایی که قبلاً در تبلیغ پنیرهای منطقهای کار میکرد، جایی که زمانی آنجا عاشق شده بود، او جامعهای روستایی را میبیند که از جهانیشدن و سیاستهای کشاورزی اروپا ویران شده است و کشاورزان محلی در آرزوی بازگشت غیرممکن به دوران طلایی خود هستند.
این رمان که قبل از شروع جنبش جلیقهزردها نوشته شده، این جنبش را پیشبینی کرده است، به ویژه در صحنههای دراماتیک درگیری مسلحانه کشاورزان با نیروهای ضد شورش و مسدود کردن جادهها که در بخشهای میانی کتاب به اوج میرسد.
ولبک دیدگاهی از جامعهی فرانسه و به تبع آن غرب ترسیم میکند که در مسیری نادرست و خودآزارانه برای کنار گذاشتن بنیادیترین و ارزشمندترین ارزشهای خود قرار دارد. از نظر اقتصادی از طریق تمرکز روی جهانی شدن که نگرانیها و نابرابریهای محلی را نادیده میگیرد، و از نظر فرهنگی از طریق تأکید بر تنوعگرایی و نگرانیاش از این بابت که در این مرحله نمیتوان کاری برای مهار این موج انجام داد، اینکه غرب فاقد ارادهی اجتماعی برای مقاومت در برابر زوال است، یا در بهترین حالت، مبارزه را به نیروهای ملیگرای ویرانگر و بیگانههراسی واگذار کرده است.
ولبک با مهارت، زندگی ناامیدانهای را روایت میکند که بسیاری در فرانسهی مدرن زندگی می کنند. ولبک همچنین مشکلات امروزی، به ویژه ناتوانی جنسی مردانهی ناشی از مصرف قرصهای ضد افسردگی را به خوبی به تصویر میکشد.
در صفحات پایانی این کتاب، ولبک می نویسد:
«این (کپتوریکس) یک قرص سفید، بیضی شکل و قابل نصف کردن است؛ نه میسازد و نه تغییر میدهد؛ تفسیر میکند. آنچه را که قطعی باشد آن را گذرا میکند؛ آنچه را که اجتنابناپذیر باشد محتمل و اتفاقی میکند. این قرص تفسیر جدیدی از زندگی ارائه میکند؛ زندگی کمارزشتر، ساختگیتر و بیانگر نوعی سختی و خشکی. این قرص هیچ شکلی از خوشبختی و حتی تسکینی واقعی را ارائه نمیدهد. عملکرد آن به گونهای دیگر است: زندگی را به سلسلهای از آداب و تشریفات تبدیل میکند. این امکان را میدهد که فرد تغییر به وجود آورد. بنابراین به انسانها کمک میکند که در طول یک مدت زندگی کنند یا حداقل نمیرند.»
لینک خرید این کتاب: کلیک کنید